جیگر


یه دل خسته ویک عشق محال

در جوانی زندگانی طالعم غم سایه زد

آخی چقد دلم هوس ماساژ کرده..فدای دستای نازش شم که خستگیامو میبرد




نوشته شده در جمعه 8 مهر 1390برچسب:,ساعت 21:46 توسط h.h| |


Power By: LoxBlog.Com